۱۲ آذر ۱۴۰۳

شهرام را درست نشناختم

شهید شهرام (مجتبی) فخارمنش

این بار را مهمانِ مادری مهربان بودیم. از همان مادرها که نسلشان دارد تمام می‌شود. از همان‌ها که چند ساله دیگر راویِ عطر نفس‌هایشان برای فرزندانمان خواهیم شد. از همان‌ها که وقتی صبح‌ها چشم باز می‌کنند، بوی پسرشان را در خانه حس می‌کنند و آن قدر درک زیبایی از حضور پسرانشان در لحظه لحظه‌های زندگی‌شان دارند، که برای ما غرق شدگان در زندگی دنیایی باور پذیر نیست. او بلند بلند با پسرش صحبت می‌کند. قرص هایش را از او می خواهد. شکایت می کند از دردِ پایش و از پله‌های زیاد آپارتمان خانه… تا دیر نشده حواسمان باشد به گنجینه‌هایی که هنوز گوشه گوشه‌ی این شهرند. پای حرف‌هایشان که می‌نشینیم زنگار قلبمان پاک می‌شود.

شهید شهرام (مجتبی) فخارمنش
خانواده و فامیل مذهبی نداشتیم

شهرام دومین پسرم بود. سال ۴۱ بدنیا آمد. خیلی اسم شهرام را دوست داشتم، اما خودش در جبهه اسمش را گذاشت مجتبی. روی مزارش هر دو نام هست. خانواده و فامیل مذهبی نداشتیم. نه من آن‌چنان مذهبی بودم نه پدر و نه برادرهایش. کسی در خانواده نبود که الگوی او باشد. نمی‌دانم چه طور! اما راهش را پیدا کرده بود… در خانواده و فامیل تنها بود، چون اعتقاداتش منحصر به فرد بود. از بچگی نماز جماعت و قرآن و مسجد رفتنش ترک نمی‌شد. روی رفتارهایش مراقبت داشت. در انتخاب و هم‌نشینی با دوستانش دقت می‌کرد.

حیف این شهدایی که رفتند اما الان اوضاعمون جور دیگه‌اییه

۲۲ سالش بود با دختر دایی‌اش ازدواج کرد. یک پسر نتیجه‌ی این زندگی شد. رضایت نداشتم به جبهه برود چون همسرش خیلی جوان بود، اما نتوانستم در برابر اعتقاداتش مقاومت کنم.
چند باری اعزام شد. یک بار شدیدا سوخت و یک بار شیمیایی شد. مدت‌ها در بیمارستان اهواز بستری بود. او در اخرین اعزامش، در سن بیست و پنج سالگی، در عملیات عملیات بیت المقدس به شهادت رسید. یازده روز بعد؛ از شهادتش مطلع شدم.
خیلی به من علاقه داشت. خیلی زیاد به خوابم میاد. همه جا با من است. همیشه همراهم هست. خواب‌هایم را برای کسی تعریف نمی‌کنم، چون احساس می‌کنم هیچکس باور نمی‌کند. هر کاری در منزل می‌کنم با کمک شهرام است. حضورش در خانواده کاملا حس میشه. در جریانات زندگی راهنمای همه‌ی خانواده است. فقط افسوس می‌خورم که چرا درست و کامل شهرام را نشناختم. وصیت کرده بود در تشییع جنازه اش کسی بد حجاب نیاید. به امر به معروف خیلی اهمیت می داد مخصوصا بین فامیل و اقوام. حیف این شهدایی که رفتند…اما الان اوضاع‌مون جور دیگه‌اییه !

شهید شهرام(مجتبی) فخارمنش، متولد ۴۱
شهادت سال ۶۶ ، ماووت عراق
عملیات بیت المقدس ۲، گردان مالک

به کوشش کارگروه پژوهش- گروه خادمین شهدافدک